نویسنده: علیرضا انوشیروانی (1)




 

چكیده:

بحث اصلی این مقاله، مطالعه و بررسی تعادل واژگانی و چالش‌ها و راهكارهای آن با تأكید بر ترجمه متون دینی است. بدین منظور، ابتدا چند تعریف از ترجمه ارائه گردیده و به اجزای تشكیل دهنده‌ی تعادل ترجمه‌ای، منجمله تعادل واژگانی، اشاره شده است. سپس آحاد تعادل واژگانی را برشمرده و چالش‌هایی را كه مترجم در راه نیل بدان با آن‌ها روبروست نشان داده شده است. این تحقیق نشان می‌دهد كه تعادل واژگانی، بطور كلی و اخص، در ترجمه متون مذهبی و دینی از چه پیچیدگی‌ها و ظرافت‌های فرهنگی برخوردار است كه به وقت، حوصله و دانش فراوان نیاز دارد. در پایان، ضمن مرور راهكارهایی كه صاحب نظران مختلف در این زمینه ارائه داده‌اند، چند رویكرد عملی برای حل این مشكل ارائه گردیده است.
کلیدواژه‌ها: تعادل واژگانی، تعادل ترجمه‌ای، ترجمه متون دینی و مذهبی، ترجمه قرآن مجید، مطالعه تطبیقی ترجمه‌های انگلیسی قرآن مجید، زبان شناسی، ترجمه.

1-مقدمه

نگارنده این سطور، دو پژوهش مستقل و در عین حال مرتبط از نظر موضوعی را در طول سالهای گذشته انجام داده است كه یافته‌ها و نتایج آن‌ها به صورت دو مقاله پیاپی خواهد آمد. مقاله‌ی اول تحت عنوان «تعادل واژگانی در ترجمه‌ی متون دینی: چالش‌ها و راهكارها» تحقیقی است درباره‌ی مباحث نظری ترجمه، مشتمل بر تعریف ترجمه از دیدگاه زبانشناسی كاربردی، تعادل ترجمه‌ای و تعادل واژگانی، با عنایت به متون دینی كه از بار ارزشی و فرهنگی خاصی برخوردارند. در پایان همین مقاله، راهبردهای پیشنهادی ترجمه پژوهان برجسته در زمینه‌ی تعادل واژگانی، نقد و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. مقاله‌ی دوم تحت عنوان «مطابقه تطبیقی تعادل واژگانی ترجمه‌های انگلیسی سوره‌ی حمد» تحقیقی كاربردی است كه در آن 63 ترجمه‌ی انگلیسی سوره حمد قرآن مجید، جمع آوری و تعادل واژگانی در این ترجمه‌ها به روش تطبیقی مورد مطالعه قرار گرفته است. اصول نظریه مقاله‌ی اخیر، بر پایه‌ی نظریه‌هایی است كه شرح آن در مقاله‌ی اول آمده است. آنچه در پیش روی دارید مقاله‌ی اول است.

1-1-تعریف‌های ترجمه

یوجین نایدا Eugene Nida، زبان شناس برجسته‌ی آمریكایی و سرپرست گروه ترجمه‌ی كتاب مقدس به زبان‌های زنده‌ی دنیا، و چارلز تیبر Charles Taber ترجمه را چنین تعریف می‌كنند: «ترجمه عبارت است از بازآفرینی نزدیك‌ترین معادل طبیعی پیام زبان مبدأ در زبان مقصد، نخست از لحاظ معنایی و دوم از لحاظ سبك» (یوجین نایدا، 1982، ص12). از نظر نیومارك Newmark «ترجمه فنی است كه تلاش می‌كند پیام نوشتاری و یا بیانی را در زبانی، جایگزین همان پیام و یا بیان در زبانی دیگر سازد. در انجام چنین كاری، مقداری از معنا به دلیل عوامل مختلف از دست می‌رود.» (نیومارك، 1988الف، ص7). كت فورد Catford ترجمه را چنین تعریف می‌كند: «ترجمه كنشی زبانی است كه در فرایند آن، متنی در یك زبان، جایگزین متنی در زبان دیگر می‌شود.» (فورد، 1965، ص1).
هیتم Hatim و میسون Mason به تكثر در انواع ترجمه، مانند ترجمه‌ی متون علمی و فنی، ادبی، حقوقی و مذهبی و حالات مختلف آن مانند ترجمه‌ی كتبی و شفاهی و به مباحثی همچون ترجمه‌ی لفظ به لفظ در مقابل ترجمه‌ی آزاد و یا صورت در مقابل معنا اشاره می‌كنند و نتیجه می‌گیرند كه علیرغم تمام تفاوت‌هایی كه بین زمینه‌ها و حالات مختلف ترجمه وجود دارد، رشته‌ی واحدی همه‌ی آنها را به هم پیوند می‌زند، و آن موقعی است كه ترجمه را چنین تعریف كنیم: «كنشی ارتباطی كه سعی می‌كند از وراء مرزهای زبانی و فرهنگی كنش ارتباطی دیگری را بازگو نماید (ارتباطی كه ممكن است به نیت و هدفی دیگر برای خوانندگان/ شنوندگان متفاوتی به كار گرفته شده باشد») (هیتم و میسون، 1997، ص1).
وجه مشترك همه‌ی این تعاریف این است كه پیام در زبان مبدأ با پیامی در زبان مقصد، آنچنان معادل سازی و هم طراز شود، تا بتواند معنا و تأثیری را كه پیام برای خواننده‌ی زبان مبدأ داشته، به صورت طبیعی و روان به خواننده‌ی زبان مقصد منتقل كند. لطفی پور ساعدی این مطلب را از قول كت فورد (1965) چنین تعریف می‌كند:
«وظیفه‌ی مترجم عبارت است از فراهم آوردن شرایط و مهیا كردن زمینه‌ای كه در آن نویسنده‌ی متن اصلی و خواننده‌ی زبان مقصد بتوانند با یكدیگر به تعامل و تأثیر متقابل بپردازند و چنین شرایط و زمینه‌ای موقعی مهیا می‌شود كه متن زبان مقصد از نظر ارزش ارتباطی با متن زبان مبدأ «معادل» و «یكسان» باشد» (پورساعدی، 1371، ص79).

1 -2-تعادل ترجمه‌ای

لطفی پور ساعدی (1371) اجزای تشكیل دهنده و عوامل مؤثر بر ارزش ارتباطی یك متن را تحت عنوان اجزای تعادل ترجمه‌ای در 8 مقوله برمی شمارد:
(الف) واژگان Vocabulary، (ب) ساختار Structure، (ج) بافتار Texture، (د) معنای جمله- معنای كلام Sentence meaning vs Utterance meaning، (هـ) گونه‌های زبانی Language Varieties، (و) پیش تصورات Presuppositions، (ز)تأثیر ادراكی Cognitive Effect، (ح) تأثیر ادبی Aesthetic Effect (همان).

1 -3-تعادل واژگانی

مقاله‌ی حاضر به یكی از اجزای مهم تشكیل دهنده‌ی تعادل ترجمه‌ای (2) یعنی معادل یابی واژگانی می‌پردازد. این مؤلفه از چند جهت حائز اهمیت است. اول آنكه یك واژه در زبان مبدأ دارای مفاهیم ضمنی و اشاره‌ای متفاوتی است، به نحوی كه انتخاب واژه‌های كاملاً هم معنا و مترادف، حتی در یك زبان واحد، كار دشواری است. دوم آن كه اگر این واژه از ارزش فرهنگی خاصی برخوردار باشد، انتقال همه‌ی لایه‌های معنایی آن به زبانی دیگر- بخصوص در مورد زبان‌های ناهمگون فرهنگی- بسیار مشكل‌تر می شود. و سوم آنكه اگر این واژه دارای بار خاص دینی و اعتقادی باشد، معادل یابی عنصر واژگانی در زبان مقصد، آنچنان دقت و حساسیتی را می‌طلبد كه گاه آن را تا مرز ترجمه ناپذیری واژه به پیش می‌برد.
مشكل اساسی و پیچیده‌ی مترجم متون مذهبی، یافتن معادل واژگانی برای مفهومی است كه زبان مقصد برای بیان آن كلمه‌ای ندارد. این مشكل در واقع به تفاوت‌های بینشی و فرهنگی حاكم بر دو زبان مقصد و مبدأ برمی گردد كه خود ناشی از شرایط محیط زندگی جغرافیایی و اجتماعی سخنوران هر زبانی است.

2- هدف

پژوهش حاضر تلاشی است در تبیین نظریه‌های مربوط به تعادل واژگانی و ارائه‌ی چند راهكار عملی برای مترجم متون دینی به طور اعم و مترجم متون اسلامی به طور اخص.

3-پیشینه‌ی تحقیق در زمینه‌ی بررسی ترجمه‌های انگلیسی قرآن مجید

در زمینه‌ی بررسی و مطالعه‌ی ترجمه‌های قرآن مجید به زبان انگلیسی، می‌توان به كتاب كتابشناسی جهانی ترجمه‌ها و تفسیرهای چاپی قرآن مجید به شصت و پنج زبان (1515-1980) ترجمه و نگارش محمد آصف فكرت (1373) اشاره كرد كه در اصل توسط عصمت بینارق (Ismet Binark) و خالد ارن (Kalit Eren) فراهم گردیده است. این كتاب همانطور كه از عنوان آن پیداست، فهرستی كتابشناسی است. (3) فصل اول كتاب تاریخ ترجمه‌ی قرآن در جهان، تألیف و ترجمه‌ی جواد سلمانی زاده (1369)‌به بررسی تاریخی ده ترجمه‌ی انگلیسی قرآن می‌پردازد. (4) قدوایی Kidwai، قرآن پژوه پاكستانی، در مقاله‌ای كه توسط علی حقی (1372) با عنوان «كتاب شناسی گزیده ترجمه‌های انگلیسی قرآن مجید» به فارسی ترجمه گردیده اطلاعات كتاب شناختی 35 ترجمه كامل انگلیسی قرآن را ارائه می‌دهد. (5) مفخر حسین خان Mofakhar Hussain Khan (1986) در مقاله‌ی دیگری با عنوان «ترجمه‌های انگلیسی قرآن مجید: مطالعه‌ای كتابشناختی» به بررسی چند ترجمه‌ی دیگر انگلیسی قرآن مجید می‌پردازد. (6) قداویی (1988) در مقاله‌ی دیگری با عنوان «نگرشی بر قرآن مفشر آربری (7)» به برخی از اشتباهات آربری در ترجمه‌ی انگلیسی قرآن مجید اشاره می‌كند و نتیجه می‌گیرد كه صحت ترجمه‌ی شرق شناس معروفی همچون آربری كه تسلطی رشگ برانگیز بر ادبیات زبان و عرب داشته، هنوز محل تردید است. فیشر Fischer، قرآن پژوه آلمانی، در كتاب ارزش ترجمه‌های موجود قرآن و سوره مَسَد (8) به بررسی مسائل كلی و اساسی ترجمه‌ی قرآن به زبان‌های اروپایی پرداخته و هیچ یك از آنان را به لحاظ زبان شناسی كامل نمی‌داند. وی برای تأیید ایرادهای خود به ترجمه‌ی انگلیسی سوره مَسَد (111) در ترجمه‌های موجود استناد می‌كند. (9)
كریمی نیا (1378) در مقاله‌ای با عنوان «مارما دوك پیكتال: مترجم قرآن كریم به زبان انگلیسی» پس از نقل زندگی نامه‌ی كوتاهی از پیكتال اجمالاً به تأثیرپذیری وی از ترجمه‌ی مولانا محمدعلی و تأثیرگذاری او بر روی مترجمان بعدی می‌پردازد. محمدحسین روحانی (1373) در مقاله‌ی دیگری با عنوان «نمایشگاهان زیبایی اهورایی؛ معرفی ترجمه‌ی انگلیسی قرآن كریم، محمد مارمادوك پیكتال» معتقد است كه ترجمه‌ی انگلیسی پیكتال بهترین یا یكی از بهترین ترجمه‌های قرآن به زبان انگلیسی است.
ابوالفضل عزتی (1353) در مقاله‌ای با عنوان «تحقیقی درباره‌ی اصطلاحات اسلامی و ترجمه‌ی آنها به زبان انگلیسی» از زبان انگلیسی به عنوان یكی از مهمترین زبان‌های بین المللی در معارف اسلامی اشاره می‌كند و به بررسی معادل‌های انگلیسی اصطلاحاتی همچون «فقه»، «اجتهاد»، و «جهاد» كه جوزف شاخت Joseph Schacht، در كتاب خود با عنوان فقه محمدی (10) به كار برده، می‌پردازد. موسی احمدیان (1377) در مقاله‌ای با عنوان «نگاهی كوتاه به مشكلات معادل یابی اوقات شبانه روزی در ترجمه‌ی نام نمازهای روزانه به زبان انگلیسی» به تفاوت‌های ناشی از مشخصه‌های زبانی- فرهنگی دو زبان فارسی و انگلیسی اشاره می‌كند و نتیجه می‌گیرد كه در ترجمه متون اسلامی و معادل یابی اصطلاحات اسلامی، نباید مطلق نگر بود.
نبیل ماتار Nabil Matar (1998) در مقاله‌اش با عنوان «آلكساندر راس و نخستین ترجمه‌ی انگلیسی قرآن كریم» (11) معتقد است كه راس عربی نمی‌دانست و در ترجمه‌اش كه كاملاً برگرفته از ترجمه‌ی فرانسوی آندرو دویر Andrew du Ryer است نیات تبشیری و سیاسی داشته است. شلابیر Shellabear در مقاله‌ای با عنوان «آیا قرآن ترجمه‌ی جرج سیل قابل اعتماد است؟» (12)‌به انتقادات سرور درباره‌ی ترجمه جرج سیل George Sale پاسخ می‌دهد و نشان می‌دهد كه ترجمه‌ی سیل نسبتاً دقیق و مبتنی بر تفسیرهای متداول مفسران زمان خود، مانند بیضاوی و جلالین بوده است. آرتور جفری Arthur Jeffery در «بررسی ترجمه‌ی انگلیسی یوسف علی» (13) بدین نكته می‌پردازد كه یوسف علی در ترجمه‌ی قرآنش، دیدگاه‌ها و برداشت‌های شخصی خود را اعمال كرده است. اروینگ Irving در «مشكلات ترجمه‌ی اصطلاحات و مفاهیم قرآنی در ترجمه به انگلیسی» (14) به برخی از مشكلات خود در ترجمه‌ی واژگان و اصطلاحات قرآن مجید می‌پردازد.
منافی اناری Manafi Anari در «ناممكن بودن تعادل كامل در ترجمه‌ی كلام الله» (15) با برشمردن عوامل زبان شناختی و كلامی به این نتیجه می‌رسد كه رسیدن به تعادل كامل در ترجمه‌ی قرآن مجید ناممكن است. وی در مقاله‌ی دیگری با عنوان «صحت، صراحت و سلامت در ترجمه‌ی متون دیگر» (16) بدین نكته می‌پردازد كه قابل فهم بودن و طبیعی بودن ترجمه‌ی متنی مذهبی، لزوماً به معنی مطابقت آن با متن اصلی نیست.
نویسنده‌ی این مقاله، در «كتاب شناسی توضیحی ترجمه‌های انگلیسی قرآن مجید» (17) شصت ترجمه‌ی كامل انگلیسی قرآن مجید را با اطلاعات كتاب شناختی و توضیحاتی درباره‌ی كیفیت هر یك معرفی می‌كند.

4-چارچوب نظری پژوهش

برای روشن شدن چارچوب نظری بحث، ابتدا شرایط حاكم بر تعادل واژگانی را از دیدگاه لطفی پورساعدی بطور اجمال بازگو می‌كنیم. (1371، صص 82-87).

الف- معنای ارجاعی:

معنای ارجاعی، معنای ملموس و بنیادی هر واژه است.

ب-معنای تجربی:

معنایی است كه در اثر تجربه و كاربرد به دور یك واژه‌هاله می‌زند.

ج- آحاد معنایی:

هر قوم دارای ویژگی‌های فرهنگی و نیازهای ارتباطی مخصوص به خود است با توجه به این ویژگی‌ها و نیازهاست كه زبان متداول این قوم، اشیا، و پدیده‌های طبیعی را مقوله بندی می‌كند. وظیفه‌ی مترجم در این زمینه این است كه سعی كند واژه‌ای را كه در زبان مقصد به عنوان معادل برای یك عنصر واژگانی زبان مبدأ پیشنهاد می‌كند، در برگیرنده‌ی كلیه‌ی آحاد معنایی عنصر واژگانی زبان مبدأ می‌باشد.

د-معنای همایشی:

معنای همایشی معنایی است كه یك واژه در سایه‌ی معنای واژه‌هایی كه می‌توانند با آن بیابند پیدا می‌كند.

هـ - معنای تقابلی:

در تعیین معادل ترجمه ای، مترجم باید واژه‌های به اصطلاح «هم معنا» را مدنظر داشته باشد. باید توجه داشت كه معنای ارجاعی هر واژه از طریق تقابل معنایی آن با واژه‌هایی كه در رابطه‌ی جانشینی با آن قرار دارند، محدود می‌شود.

و- معنای ضمنی و پیش تصورات:

پاره‌ای از واژه‌ها دارای معانی ضمنی و پیش تصورات ویژه‌ای‌اند كه نویسنده‌ی متن عمداً این واژه‌ها را برای رساندن یك پیام ضمنی انتخاب نموده و به كار می‌گیرد. مترجم باید در تعیین معادل ترجمه‌ای بُعد معنایی واژه را در نظر داشته و معنای ضمنی واژه‌های متن مبدأ را در معادل‌های ترجمه‌ای آنها منعكس كند.

5- انواع ترجمه

در این بخش از تحقیق، انواع مختلف ترجمه را از دیدگاه چند ترجمه شناس بنام بررسی می‌كنیم. هر نوع ترجمه تلاش می‌كند تا با رویكردی خاص به تعادل ترجمه‌ای دست یابد. نكته‌ی قابل توجه آن است كه راهبردهای مختلف پیشنهادی، ارتباط مستقیمی با ماهیت متن مورد ترجمه دارد، از این رو هر متنی راهبرد یا تركیبی از راهبردهای خاص خود را می‌طلبد. دقت نظر مترجم نیز در همین نكته است كه بتواند رویكردی مناسب با متن را به كار گیرد.
بسیاری از نظریه پردازان از آن حوزه‌ی ترجمه معتقدند كه دستیابی به تعادل ترجمه‌ای كامل غیرممكن است.
«... از آنجا كه از سویی مرزبندی معنایی واژگان، منطبق بر مرزبندی قرینه‌ای در جهان خارج نیست و در نتیجه، زبان تصویر كاملی از واقعیت را به دست نمی‌دهد و از سویی دیگر، زبان‌ها حوزه‌های معنایی را به گونه‌های متفاوتی برش می‌زنند و در نتیجه تصاویر گوناگونی از واقعیت رسم می‌كنند، برخی از زبانشناسان را معتقد ساخته كه سخنگویان زبان‌های مختلف، جهان بینی‌های گوناگون دارند و در نتیجه مترجمان باید انواع جهان بینی‌ها را از یكدیگر بازشناسند و از آنجا كه هیچ كس در آن واحد نمی‌تواند از عهده‌ی این كار، به گونه‌ای كامل، برآید. پس هیچ‌گاه ترجمه‌ای ایده آل از یك متن ارائه نمی‌شود و نخواهد شد» (صفوی، 1371، صص24-25). طرح موضوع نظریه‌ی نسبیت زبانی (18) بدین معنا نیست كه ترجمه كاری ناممكن است بلكه ناظر بر این نكته است كه تعادل ترجمه‌ای كامل (رك. 1-2) دست نیافتنی است.
بسنت Bassnett معتقد است كه تعادل نبایستی به مثابه‌ی یكسان بودن تلقی شود، چرا كه حتی دو ترجمه از یك متن واحد نمی‌تواند یكسان باشد، چه رسد در زبان مبدأ و مقصد (بسنت، 1988، ص 36). نیومارك به تقسیم انواع ترجمه می‌پردازد و معتقد است كه ترجمه‌ی وفادار (19) و ترجمه‌ی معنایی (20) سعی می‌كنند با حفظ ساختارهای نحوی و معنایی زبان مقصد، معنای بافتی متن اصلی را بطور دقیق بازآفرینی كنند (نیومارك، ب1988، ص46). در حالی كه ترجمه‌ی ارتباطی (21) سعی می‌كند معنای كامل بافتی متن اصلی را به نحوی منتقل كند كه هم محتوا و هم زبان برای خواننده‌ی زبان مقصد به سادگی قابل درك باشد (همان، ص 47). ترجمه‌ی نوع اول بیشتر به نویسنده‌ی متن اصلی عنایت دارد و سعی دارد هدف و مقصود او را بدون هیچ گونه دخالت و دستكاری بیان كند. بدیهی است چنین ترجمه‌ای پیچیده‌تر، دور از ذهن‌تر، دقیق‌تر و فشرده‌تر است، در حالی كه ترجمه‌ی ارتباطی راحت‌تر، ساده‌تر، روشن‌تر، واضح‌تر و قراردادی‌تر است. (نیومارك، الف 1988، ص41). این كه كدامیك از این دو نوع ترجمه بهتر است، بستگی به موضوع و ماهیت متن دارد. نیومارك اشاره می‌كند كه برای متونی همچون نوشته‌های غیر ادبی، مطبوعاتی، مقالات و كتاب‌های معلومات عمومی، كتاب‌های درسی، گزارش‌ها، نوشته‌های علمی، مكاتبات غیرشخصی، شعارها و آگهی‌های بازرگانی، رمان‌های عامه پسند و نظایر آن، می‌توان از روش ترجمه‌ی ارتباطی استفاده كرد. برعكس، وقتی كه پیام اصلی، یعنی وقتی كه زبان خاص نویسنده یا گوینده به اندازه پیام او ارزشمند است، حال چه این متن فلسفی، مذهبی، سیاسی، علمی، تخصصی و یا ادبی باشد، بایستی از روش ترجمه‌ی معنایی استفاده كرد (همان، ص44).
نایدا نیز در بحث انواع ترجمه به همین موضوع پرداخته، و بین ترجمه‌ی تشریحی (22)‌و ترجمه‌ی پویا (23) تفاوت قائل می‌شود. در ترجمه تشریحی مترجم تلاش می‌كند تا صورت و معنای متن اصلی را بازآفرینی كند. در چنین ترجمه‌ای پیام در زبان گیرنده بایستی حتی الامكان در صورت و زیرنویس‌های متعددی نیاز خواهد داشت تا زمینه و اطلاعات فرهنگی لازم را برای درك كامل متن فراهم آورد. در ترجمه‌ی پویا هدف اصلی، طبیعی بودن بیان است و تلاش بر این است كه گیرنده پیام را در بافت مؤلفه های فرهنگی خودش دریافت كند و هیچ گونه اصراری بر فهمیدن الگوهای فرهنگی زبان مبدأ برای درك متن نیست. (نایدا، 1964، ص159). و همچنین معتقد است كه «در واقع تفاوت‌های فرهنگی بیشتر از تفاوت‌های ساختاری زبانی، مترجم را با مشكلات جدی و پیچیده روبه رو می‌سازد.» (همان، ص161). از نظر نایدا تفاوت در ترجمه‌ها، بستگی به سه عامل اساسی دارد: 1-ماهیت پیام، 2- هدف یا اهداف نویسنده و مترجم (به وكالت از نویسنده) و 3- نوع مخاطب (به نقل از ونوتی Venuti، 2004، ص154).
بیكر Baker در فصل دوم كتاب خود به بررسی جنبه‌های مختلف «تعادل در سطح واژه» (24) پرداخته و با نقل قولی از پالمر Palmer بحث خود را آغاز می‌كند. «واژگان یك زبان اغلب آنقدر منعكس كننده‌ی واقعیات دنیای خارج نیستند تا بیانگر علایق مردمانی كه بدان زبان تكلم می‌كنند» (بیكر، 1992، ص18). وی سپس به بررسی انواع مشكلات عدم تعادل واژگانی در یازده مقوله می‌پردازد و برای هر مشكل راهبردهای به كار گرفته شده توسط مترجمان را همراه با مثال‌هایی از زبان‌های اروپایی و غیراروپایی توضیح می‌دهد (رك: همان، صص 17-44). وی به نكته‌ی جالبی اشاره می‌كند: «ما معمولاً وقتی متوجه پیچیدگی‌های معنایی یك واژه می‌شویم كه می‌خواهیم آن را به زبانی ترجمه كنیم كه برای آن معادلی ندارد.» (همان، ص22). بیكر این پدیده را مفاهیم خاصه- فرهنگی (25) می‌نامد، آنگاه كه زبان مبدأ بیانگر مفهومی است كه در فرهنگ مقصد ناشناخته است(همان، ص21). یكی از راهبردهایی كه بیكر برای حل این مشكل پیشنهاد می‌كند «ترجمه از طریق جایگزین فرهنگی» (26) است. در این راهبرد واژه یا اصطلاح خاصه- فرهنگی با واژه‌ی دیگری در زبان مقصد كه هر چند همان معنای موضوعی (27) را ندارد، اما تأثیر مشابهی كه بر خواننده‌ی زبان مقصد می‌گذارد، جایگزین می‌شود. مزیت اصلی استفاده از این راهبرد این است كه بدینسان مفهومی به خواننده منتقل می‌شود كه وی از قبل با آن آشناست و می‌تواند آن را درك كند (همان، ص31). البته بیكر همین جا متذكر می‌شود كه استفاده از این راهبرد بستگی به دو نكته دارد: (الف) تا چه حد افراد واجد صلاحیت به او در این زمینه اختیارات داده‌اند و (ب) هدف ترجمه.
بیكر همچنین به تفاوت‌ها در معنای بیانی (28)‌ اشاره می‌كند و می‌گوید: «ممكن است كلمه‌ای در زبان مقصد باشد كه معنای موضوعی مشابهی داشته باشد، اما با معنای بیانی متفاوت». در چنین موارد وی معتقد است كه اضافه كردن به معنای بیانی آسان‌تر است تا كم كردن از آن. به عبارت دیگر مترجم می‌تواند با افزودن یك معرّف یا قید مشكل را حل نماید (همان، ص23).
نایدا براساس شواهد عینی به دست آمده از كارهای میدانی متعدد به این نتیجه رسید كه پیام مذهبی به سبب بافت‌های فرهنگی و جهان بینی‌های متفاوت غالباً در ترجمه منتقل نمی‌شود. به این ترتیب، نایدا پی برد كه معنی را نمی‌توان از تجربه‌ی شخصی و چارچوب مفهومی خاصی كه شخص پیام را در قالب آن دریافت می‌كند، جدا كرد. او به این نتیجه رسید كه اندیشه‌ها «باید تعدیل شوند» تا بتوانند در نقشه‌ِ مفهومی تجربه‌ی بافت‌های گوناگون قرار گیرند (به نقل از ادوین گنتزلر Edwin Gentzler ترجمه‌ی صلح جو، 1380، ص70).
می توان چنین نتیجه‌گیری كرد كه برای نایدا واحد ترجمه فرهنگ است، یعنی او در ترجمه به دنبال یافتن معادل‌های مفهومی است، به نحوی كه بتواند تأثیر فرهنگی زبان مبدأ را عیناً در فرهنگ زبان مقصد بازسازی كند. برای رسیدن به چنین هدفی، مترجم بایستی نه تنها با زبان مقصد، بلكه با فرهنگ آن نیز آشنایی كامل داشته باشد تا بتواند با حفظ ظرافت‌های معنایی و فرهنگی، همان تأثیر احساسی و عاطفی زبان مبدأ را به خواننده‌ی زبان مقصد نیز منتقل كند (نایدا، 1964، صص 150-151). از نظر نایدا، مترجمی موفق است كه بتواند «معنی متن اصلی را كامل‌تر و راضی كننده‌تر» ارائه دهد (همان، ص 192).
«نایدا، همان گونه كه در پیام و رسالت (29) استدلال می‌كند، معتقد است كه واژه‌ها اساساً برچسب‌اند (نایدا، 1960)؛ اگر به منظور تأثیرگذاری بر ارتباط لازم باشد، آنها را تغییر دهیم، یا واژه‌های دیگری را به جای آن‌ها به كار ببریم، باید آنها را بر حسب موقعیت سامان دهیم. نهادهای زبانی صرفاً برچسب‌هایی از منشأ انسان‌اند و «پیام» از منبعی بالاتر می‌رسد. منتها به طور برابر انعطاف پذیرند و بدون این كه منظور اصلی‌شان تغییر كند، می‌توانند به صورت‌های گوناگون درآیند. برای پخش كلام خداوند در روی زمین، «بره» را می‌توان به «فك» و «خوك» و بسیاری از «صورت‌ها»‌ یا «برچسب‌ها» ی دیگر ترجمه كرد. كار تبلیغی مبتنی بر ایجاد نقطه‌ای برای تماس و پیش رفتن از همان نقطه است- این كه این نقطه چه باشد، اهمیتی ندارد. این فرض كه پیام برتر و ازلی نه تنها وجود دارد، بلكه ابدی و متقدم بر زبان است، پیش فرض همیشگی نایدا و «علم» است (به نقل از گنتزلر ترجمه‌ی صلح جو، 1380، ص79).

نتیجه‌گیری

این تحقیق مشخص نمود كه نیل به تعادل ترجمه‌ای، امری پیچیده و نامتعین است. به عبارت دیگر، از آنجا كه تعادل ترجمه‌ای رابطه‌ی مستقیمی با موضوع متن موردنظر دارد، امری نسبی است. انتقال صورت و معنا بطور كامل در ترجمه غیرممكن است و مترجم به ناچار بایستی دست به تعدیل بزند، اما این تعدیل دارای درجاتی است. درجه‌ی این تعدیل در سطوح مختلف همچون دستوری، ساختاری، واژگانی، معنایی و سبكی با توجه به نوع متن تعیین می‌شود. به عنوان مثال نوع و درجه‌ی تعدیل در متون مطبوعاتی و ادبی و یا ترجمه‌ی شعر با ترجمه‌ی متون دینی مانند قرآن مجید، تفاوت اساسی دارد. در متون مطبوعاتی، خواننده موردنظر است و در متون دینی گوینده‌ی كلام و سخن، همین تفاوت اساسی است كه بر فرایند ترجمه و رسالت مترجم تأثیر می‌گذارد.
صلح جو از قول یوجین نایدا مسئله‌ای را نقل می‌كند كه برای وی در ترجمه‌ی بخشی از انجیل به زبان‌های افریقایی پیش آمده است. «این بخش مربوط به جایی است كه در آن حضرت مسیح مشغول راه رفتن است و حواریون به احترام او زیر پایش برگ و شاخه‌های سبز می‌ریزند. نایدا كه از طریق اعزام گروه‌های تحقیق، از واكنش خوانندگان ترجمه‌های كتاب مقدس، قبل و بعد از انتشار، مطلع می‌شد، می‌گوید اغلب افریقایی‌ها در فهم این بخش مشكل داشتند. پس از تحقیق معلوم شد كه در افریقای پردرخت، شاخه و برگ نه تنها چیزی باارزشی نیست كه آن را در پای بزرگی ریزند، بلكه شیئی مزاحم است كه باید آن را از جلو پای افراد مهم جارو كرد. این تفاوت بوم شناختی مانع از فهم این مطلب بود و باید با تعدیل یا توضیح از میان برداشته شود.» (1377، صص 58-59).
انتقادی كه گنتزلر بر نایدا وارد می‌كند، این است كه نایدا برای رساندن پیام واژگان را هم عوض می‌كند و چنین تغییری را مجاز می‌شمارد. این تعدیل واژگانی در متون وحیانی همچون قرآن مجید، مجاز نیست و مترجم بایستی هم در صورت و هم در معنا به متن اصلی وفادار بماند و تعدیل فقط از طریق ارائه‌ی توضیحات در زیرنویس توجیه پذیر خواهد بود. در چنین ترجمه‌هایی فقط آشنایی با دو یا چند زبان كافی نیست، بلكه مترجم بایستی آشنایی كاملی با موضوع و فرهنگ دو زبان نیز داشته باشد.
توصیه‌ی یك راهبرد مشخص برای ترجمه‌ی كلیه‌ی متون نه امكان پذیر است و نه مطلوب. ترجمه فقط یك هنر نیست؛ علمی است با چارچوب‌های نظری مشخص. در دنیای كنونی، ترجمه شاخه‌ای از علم زبانشناسی است و آشنایی با اصول این علم از الزامات مترجم است. مترجم چیره دست هنرمندی است آشنا با اصول زبان شناسی كه قادر است درجه‌ی تعدیل مناسب را هنگام ترجمه تشخیص دهد. مترجم موفق قادر است با كمك‌گیری از علم زبان شناسی كاربردی، با گزینش راهبرد مناسب، نزدیك‌ترین معادل‌های ممكن را در زبان مقصد بیابد و بدین ترتیب هم ارزش ارتباطی و هم عناصر ساختاری و بیانی متن مبدأ را به خواننده منتقل نماید.

پی‌نوشت‌ها:

1.استادیار دانشكده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شیراز.
2.Translation Equivalence
3.محمد آصف فكرت شمار ترجمه‌های كامل قرآن به 65 زبان دنیا را 551 و شمار پاره‌ها و گزینش‌ها را 883 نقل می‌كند. ترجمه‌های كامل 829 بار و پاره‌ها و گزینش‌ها 409 بار چاپ شده و رقم كلی ترجمه‌های قرآن مجید در این كتابشناسی 2672 عنوان است كه شامل چاپ‌های اول، دوم، سوم و چاپهای بعدی می‌گردد (ص 60). طبق آمار اعلام شده توسط مركز ترجمه‌ی قرآن مجید به زبان‌های خارجی در قم تا تاریخ 78/11/22 (فوریه 2000) قرآن مجید توسط 805 مترجم به 86 زبان خارجی در 3133 مجلد ترجمه شده است كه از آن میان 147 مترجم به زبان اردو در 691 مجلد، 122 مترجم به زبان فارسی در 329 مجلد و 108 مترجم به زبان انگلیسی در 421 مجلد، بیشترین تعداد را به خود اختصاص داده‌اند. برای اطلاعات بیشتر ر.ك. به« آمار اجمالی قرآن‌های مترجم به زبان‌های خارجی موجود در مركز ترجمه‌ی قرآن مجید تا تاریخ 78/11/22» در ترجمان وحی، سال سوم، ش دوم، اسفند 1378، ش پیاپی6، صص 98-100.
4.این ده ترجمه عبارتند از ترجمه‌های جرج سیل George Sale، مارما دوك پیكتال Marmaduke Pickthall؛ ریچارد بل Richard Bell، آرتور آربری Arthur Arberry، رینولد نیكلسن Reylond Nickolson، كلود سیوری Claude Savary، آلفرد گیوم Alfred Guillaume، ویلیام مویر William Muir، ادوارد لین Edward Lane و جین گاگنیرز Jean Gagniers.
5.در این مقاله، نویسنده در سه بخش، این ترجمه‌ها را معرفی می‌كند: ترجمه‌های مسلمانان (21 ترجمه)، ترجمه‌های غیرمسلمانان (قادیانی‌ها) (7ترجمه) و ترجمه‌های دیگری از قرآن به قلم غیرمسلمانان (7 ترجمه).
6.در این مقاله حسین خان مجموعاً 36 ترجمه انگلیسی قرآن مجید را معرفی می‌كند كه از آن میان 25 جلد مستقیماً از زبان عربی و 11 جلد دیگر از زبان اردو به انگلیسی ترجمه شده است.
7.نگارنده پس از ترجمه‌ی این مقاله به فارسی، مقدمه‌ای درباره‌ی تاریخچه‌ی ترجمه قرآن مجید به زبان‌های لاتین و انگلیسی تدوین و به همراه توضیحاتی توسط شاهرخ محمدبیگی آن را به چاپ رسانده است. رك: «نگاهی به قرآن مفسر آربری»، وقف، میراث جاویدان، 3-4 و 6 (1377)، صص 6-16.
همچنین رك. به مقاله‌ی‌ هارتموت بابزین Hartmut Bobzin كه توسط نگارنده با عنوان «نظری اجمالی بر ترجمه‌های لاتینی قرآن مجید» ترجمه و در مجله ترجمان وحی، سال چهارم،‌شماره‌ی اول، شهریور 1379، شماره پیاپی 7 به چاپ رسیده است.
8.Fischer,A.Der Wert der Vorhandenen Koran-&brsetzungen und sur 111,Leipzig,1937
9.برای اطلاعات بیشتر رك. یوهان فوك Johan F&ck، «درباره مسئله ترجمه قرآن» ترجمه مسعود منصوری، ترجمان وحی، سال پنجم، شماره‌ی اول، شهریور 1380، پیاپی 9، صص 121-124.
10.Muhammadan Jurisprudence
11.این مقاله توسط عباس امام ترجمه و در مجله‌ی ترجمان وحی، سال نهم، شماره‌ی اول، 1384، شماره‌ی پیاپی، 17 صفحات 45-63 به چاپ رسیده است.
12.مشخصات كتابشناختی اصل مقاله بدین شرح است:
Shellabear,W.G.,"Is Sale"s Koran Reliable",The Moslem World,21 (1931),pp.126-142.
13.مشخصات كتابشناختی اصل مقاله بدین شرح است:
Jeffery,Arthur,"Yusef Ali"s Translation of the Quran",The Moslem World,30 (1940),pp.54-66
14.مشخصات اصل مقاله بدین شرح است:
Irving T.B.,"Terms and Concepts:Problems in Translating the Qur"&n",Islamic Perspectives:Studies in Honour of Sayyid Abul A"la MawdudT,Leicester:The Islamic Foundation,1979,pp.121-134.
15.Chimerical Idea of Total Equivalence in Translating the Word of Allah
16.Accuracy,Clarity and Naturalness un Translation of Religiuos Texts
17.English Translations of the Glorious Qur"an:An Annotated Bibliography
18.برای توضیحات بیشتر نگاه كنید به نظریه‌ی نسبیت زبانی در كتاب كاظم لطفی پورساعدی، درآمدی به اصول و روش ترجمه، تهران: مركز نشر دانشگاهی، 1371، صص 46-47.
19.Faithful translation
20.Semantic translation
21.Communicative translation
22.Gloss translation
23.Dynamic translation
24.Equivalence at word level
25.Culture-specific concepts
26.Translation by cultural substitution
27.propositional meaning
28.expressive meaning
29.Message and Mission

منابع تحقیق:
1-احمدیان، موسی،‌«نگاهی كوتاه به مشكلات معادل یابی اوقات شبانه روزی در ترجمه نام نمازهای روزانه به زبان انگلیسی»، مجموعه مقالات سومین كنفرانس بررسی مسائل ترجمه، دانشگاه تبریز، اسفند 1377، صص 10-31.
2-اروینگ، تی.بی.، «مشكلات ترجمه‌ی اصطلاحات و مفاهیم قرآنی در ترجمه به انگلیسی»، ترجمه عباس امام، ترجمان وحی، 2 و 8 (1383)، پیاپی 16، صص 53-76.
3-جفری، آرتور، «بررسی ترجمه‌ی انگلیسی یوسف علی» ترجمه عباس امام، ترجمان وحی، 1 و8 (1383)، پیاپی 15، صص 85-104.
4-روحانی، محمدحسین، «نمایشگاهان زیبایی اهورایی: معانی ترجمه انگلیسی قرآن كریم محمد مارمادوك پیكتال»، بینات، 1/3 (1373)، صص 116-124.
5-سلماسی زاده، جواد، (تألیف و ترجمه)، تاریخ ترجمه‌ی قرآن در جهان، تهران، انتشارات امیركبیر، 1369.
6-شلابیر، دبلیو.جی.، «آیا قرآن ترجمه‌ی جرج سیل قابل اعتماد است؟»، ترجمه عباس امام و علی وجیهی، ترجمان وحی، 2 و 5 (1380)، پیاپی 10، صص 64-83.
7-صفوی، كورش، هفت گفتار درباره‌ی ترجمه، تهران: نشر مركز، 1371.
8-صلح جو، علی، گفتمان و ترجمه، تهران: نشر مركز، 1377.
9-عزتی، ابوالفضل، «تحقیقی درباره اصطلاحات اسلامی و ترجمه آنها به زبان انگلیسی»، مقالات و بررسیها، 17-18 (1353)، صص 146-164.
10-فكرت، محمد آصف (ترجمه و نگارش)، كتابشناسی جهانی ترجمه‌ها و تفسیرهای چاپی قرآن مجید به شصت و پنج زبان (1980-1515)، مشهد: انتشارات آستان قدس رضوی، 1373.
11-قدوائی، ا.ر.، «كتابشناسی گزیده ترجمه‌های انگلیسی قران كریم»، ترجمه علی حقی، مترجم، 10 و 3 (1372)، صص 205-213.
12-كریمی نیا، مرتضی، «مار مادوك پیكتال مترجم قرآن كریم به زبان انگلیسی»، ترجمان وحی، 1 و 3 (1378)، صص 87-93.
13-گنتزلر، ادوین، نظریه‌های ترجمه در عصر حاضر، ترجمه علی صلح جو، تهران: انتشارات هرمس، 1380.
14-لطفی پور ساعدی، كاظم، درآمدی به اصول و روش ترجمه، تهران: مركز نشر دانشگاهی، 1371.
15- Anushiravani. A., "English Translations of the Glorious Qur"an: An Annotated Bibliography15- Translation Studies. 1,3 (2003), pp. 9-32.
16- Baker. M . In Other Words: A Coursehook on Translation. London and New York: Routledgc. 1992.
17- Bassnett, S., Translation 3 Studies. 3rd edition. London and New York: Routledgc. 1988.
18- Catford, J.C., A l inguistic Theory of Translation. London: Oxford University Press, 1965.
19- Hatim, B. and Ian M., The Translator as Communicator. London and New York: Routledge. 1997.
20- Hussain Khan, M., "English Translations of the Holy Qur"an: A Bio-Bibliographic Study", Islamic Quarterly. 2 (1986), pp. 82-108.
21- Kidwai, A.R.. "Arberrys The Koran Interpreted A Note". Hamdard Islamicus. 11,3 (1988). pp. 71-75.
22- Manafi A. S., "Accuracy, Clarity and Naturalness in Translation of Religious Texts", Translation Studies. 2. 5 (2004). pp. 33-51.
23- ــــــــ . "Chimerical Idea of Total Equivalence in Translating the Word of Allah",
Translation Studies. 1,3 (2000), pp. 33-48.
24- Matar, N.. "Alexander Ross and the First English Translation of the Qur"an". The Muslim World 88, 1 (1998), pp. 81-92.
25- Newmark, P.. Approaches to Translation. London: Prentice Hall International, 1988a.
26- ــــــــ, A Textbook of Translation. London: Prentice Hall International. 1988b.
27- Nida. E.A. and Charles R. Taber, The Theory and Practiog of Translation.Liden:E.J.Brill,
1982.
28- Nida. E. A.. "Principles of Correspondence", in Lawrence Vcnuti (ed.), The Translation Studies Reader. 2nd edition, London and New York: Routledge, 2004.
29- ـــــــــ,. Toward a Science of Translating. Leiden: E. J. Brill. 1964.

منبع مقاله :